مرکز مشاوره دکترسلام {کلینیک رواشناسی دکترسلام}

کلینیک روانشناسی دکترسلام

اولین مرکز 24ساعته در ایران

کلینیک روانشناسی دکتر سلام (مرکز مشاوره دکترسلام)
مشاوره تلفنی
مشاوره آنلاین
مشاوره حضوری
سرعت و سهولت

فرآیند نوبت دهی در اسرع وقت صورت میگیرد و حداکثر طی 10دقیقه به تراپیست مجرب در حیطه درخواستی وصل میشوید.

تعرفه های مصوب

کلیه خدمات با تعرفه کمتر از تعرفه مصوب 1402 انجام میشود. همچنین تمامی مشاورین بیش از 10سال تجربه کاری دارند.

تایم کاری منعطف

شما در هر ساعت از شبانه روز و حتی در ایام تعطیل، میتوانید از خدمات مشاوره تلفنی، آنلاین و حضوری استفاده کنید.

سوالات متداول

از آنجا که شعار ما سرعت و سهولت در دریافت مشاوره روانشناسی است، شما با یک تماس یا پیغام در واتساپ میتوانید برای دریافت مشاوره اقدام کنید (لازم به ذکر است ما در کمتر از نیم ساعت شما را به روانشناس متخصص در حیطه درخواستی وصل میکنیم)

بله! تمامی روانشناسان ما دارای بیش از 10سال تجربه کاری هستند، همگی عضو انجمن رواشناسان ایران می باشند و صلاحیت آنها از فیلتر مدیریت احراز شده است.

قبل از برقرای جلسات مشاوره، سیستم ارجاع مجموعه (تیم پشتیبان) و سوپروایزر مرکز که دارای تحصیلات روانشناسی هستند، موضوع شما را بررسی میکنند و روانشناس متخصص در حیطه درخواستی را برای شما انتخاب میکنند تا بطور قطع از جلسات خود رضایت کاملی داشته باشید

علائم و نشانه های اصلی افسردگی

نشانه های افسردگی

فهرست مطالب

افسردگی یک اختلال خلقی است که بر احساسات، تفکرات و رفتارهای فرد تأثیر می‌گذارد. علائم افسردگی می‌تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، اما در اینجا ۲1 مورد از نشانه های اصلی افسردگی آورده شده است:

  1. احساس غم یا ناامیدی مزمن
  2. کاهش علاقه یا لذت بردن از فعالیت‌هایی که قبلاً جذاب بودند
  3. تغییرات قابل توجه در اشتها
  4. افزایش یا کاهش وزن بدون برنامه رژیمی
  5. اختلالات خواب، مانند بی‌خوابی یا خواب‌آلودگی بیش از حد
  6. احساس بی‌قراری یا کندی حرکتی
  7. خستگی یا کمبود انرژی روزانه
  8. احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه
  9. مشکلات تمرکز، تصمیم‌گیری یا به یاد آوردن جزئیات
  10. افکار مرگ یا خودکشی
  11. سردردها، دردهای مزمن یا مشکلات گوارشی که به درمان جواب نمی‌دهند
  12. احساس تنهایی یا انزوا، حتی وقتی با دیگران هستید
  13. کاهش یا افزایش میل جنسی
  14. تحریک‌پذیری یا خشونت
  15. احساس پوچی یا بی‌هدفی
  16. مشکل در برقراری ارتباط با دیگران
  17. استفاده از الکل یا مواد مخدر به عنوان روشی برای کنار آمدن با احساسات
  18. دوری از فعالیت‌های اجتماعی یا کاری
  19. تغییرات ناگهانی در رفتار یا شخصیت
  20. بی‌توجهی به بهداشت شخصی
  21. احساس مسئولیت بیش از حد برای ناکامی‌ها یا اشتباهات

اگر به دنبال تشخیص نشانه های اصلی افسردگی و درمان آن هستید میتوانید در هر ساعت از شبانه روز با شماره 09212014880 تماس بگیرید و از خدمات مشاوره افسردگی (حضوری، تلفنی، آنلاین) مرکز مشاوره دکترسلام استفاده کنید.

مطالعه این مطلب توصیه میشود: مشاوره روانشناسی آنلاین 24ساعته

نشانه های اصلی افسردگی

1. احساس غم یا نامیدی مزمن

افسردگی یکی از اختلالات روانی رایج است که تأثیرات عمیقی بر زندگی فرد دارد. در افراد مبتلا به افسردگی، احساس غم و اندوه به طور مداوم و مداوم وجود دارد. بررسی این احساسات می‌تواند به ما کمک کند تا بهتر فهمیده و درمان مناسبی برای افسردگی ارائه دهیم.

در افسردگی، احساس غم و اندوه عمدتا به دلیل تغییرات شیمیایی در مغز و نارسایی عملکردی در سیستم عصبی مرکزی رخ می‌دهد. این تغییرات شیمیایی می‌توانند باعث کاهش سطح سروتونین (ماده‌ای شیمیایی در مغز که به عنوان یک مسئول اصلی در رفع وجود احساسات مثبت نقش دارد) و افزایش سطح نوراپی‌نفرین (ماده‌ای که به عنوان مسئول اصلی در ایجاد احساسات منفی مطرح است) می‌شوند.

در افراد مبتلا به افسردگی، احساس غم یا نامیدی مزمن ممکن است به شکل‌های مختلفی ظاهر شود. برخی افراد ممکن است احساس ترحم، ناامیدی و عدم ارزشمندی کنند، در حالی که دیگران ممکن است احساس خستگی، عدم تمایل به انجام فعالیت‌های روزمره و از دست دادن لذت از زندگی را تجربه کنند.

احساس غم یا نامیدی مزمن در افسردگی نقش مهمی در تشخیص و درمان این اختلال دارد. روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی از ابزارهایی مانند مصاحبه‌های بالینی، پرسشنامه‌ها و مقیاس‌های مختلفی استفاده می‌کنند تا احساسات افراد را بررسی کنند و از آنها برای تشخیص و درمان افسردگی استفاده کنند.

مطالعه این مطلب توصیه میشود: متخصص درمان افسردگی 

2. کاهش علاقه یا لذت بردن از فعالیت‌هایی که قبلاً جذاب بودند

بهترین راه برای مشخص کردن چرا علاقه یا لذت شما از فعالیت‌هایی که قبلاً دوست داشتید کاهش یافته است، مراجعه به یک متخصص روانشناسی است. اما در اینجا چند نکته کلی را می‌توان ذکر کرد.

در افسردگی، افراد ممکن است روحیه و انگیزه خود را از دست داده و به طور کلی از فعالیت‌هایی که قبلاً لذت می‌بردند، حالت انجام ندهند. این ممکن است به دلیل تغییرات شیمیایی در مغز، تنظیمات هورمونی، استرس، اضطراب یا سایر عوامل روانشناختی باشد.

برخی از راه‌های کمک به مقابله با عدم لذت‌بردن از فعالیت‌ها عبارتند از:

  • انجام فعالیت‌های بدنی: ورزش و فعالیت‌های ورزشی می‌توانند باعث افزایش سطح سرورتونین (ماده‌ای که به بهبود خلق و خو خود کمک می‌کند) در مغز شوند.
  • آزاد کردن ذهن از استرس: تمرین روش‌های مدیتیشن و تمرکز می‌تواند به شما کمک کند تا ذهن خود را آزاد کنید و از فعالیت‌هایی که در گذشته لذت می‌بردید، لذت ببرید.
  • ایجاد یک برنامه روزانه: برنامه‌ریزی برای انجام فعالیت‌های مورد علاقه خود می‌تواند به شما در ترغیب به انجام آنها کمک کند.
  • حمایت از خود: به خودتان احترام بگذارید و خود را تشویق کنید. به خودتان اجازه دهید از فعالیت‌هایی که دوست دارید لذت ببرید و خودتان را محدود نکنید.
  • مراقبت از سلامت جسمی: خواب کافی، تغذیه سالم و مراقبت از سلامت جسمی خود می‌تواند به بهبود روحیه و افزایش لذت از فعالیت‌ها کمک کند.

مطالعه این مطلب توصیه میشود: درمان افسردگی اساسی

3. تغییرات قابل توجه در اشتها

افسردگی یک اختلال روحی است که ممکن است تغییرات قابل توجهی را در اشتها به همراه داشته باشد. این تغییرات می‌تواند شامل افزایش یا کاهش اشتها باشد، و به همین دلیل می‌تواند تأثیر زیادی بر روی روحیه و کیفیت زندگی فرد داشته باشد.

در برخی موارد، افراد مبتلا به افسردگی ممکن است اشتهای بیش از حدی داشته باشند و ممکن است به طور مداوم خواب آلوده و گرسنه باشند. این افراد ممکن است به خوردن غذا به عنوان یک راه برای مقابله با احساسات منفی و کاهش اضطراب و استرس نگاه کنند.

از سوی دیگر، برخی افراد مبتلا به افسردگی ممکن است کاهش شدیدی در اشتها داشته باشند و حتی علاقه‌ای به خوردن نداشته باشند. آن‌ها ممکن است احساس کمبود انرژی و خستگی شدید کنند و اغلب از دسترسی به غذا و کمبود انگیزه برای آشپزی و تهیه غذا دچار مشکل باشند.

علاوه بر این، برخی مواد غذایی می‌توانند تأثیر مستقیمی بر روی افسردگی داشته باشند. برای مثال، مصرف بیش از حد قند و غذاهای با اندک ارزش غذایی می‌تواند عوارض منفی روحی و جسمی را به همراه داشته باشد و افسردگی را تشدید کند.

در هر صورت، درمان افسردگی نیازمند توجه به جوانب متعددی از جمله روحی، جسمی و روان‌شناختی است. مشاوره روان‌شناسی و روان‌پزشکی، تغییرات در رژیم غذایی و فعالیت بدنی منظم، داروها و در برخی موارد ترکیبی از این روش‌ها می‌توانند برای بهبود اشتها و کاهش افسردگی مؤثر باشند.

مهم است که افرادی که با تغییرات قابل توجه اشتها در افسردگی مواجه هستند، حتماً به یک حرفه‌ای متخصص مراجعه کنند تا بتوانند درمان مناسب را دریافت کنند.

مطالعه این مطلب توصیه میشود: درمان افسردگی و اضطراب

4. افزایش یا کاهش وزن بدون برنامه رژیمی در افسردگی

افسردگی می‌تواند تأثیر زیادی بر روی وزن بدن داشته باشد. برخی افراد در دوران افسردگی وزن خود را افزایش می‌دهند، در حالی که برخی دیگر ممکن است تندرستی خود را نادیده بگیرند و وزن بدهند. به هر حال، می‌توانید چند راهکار ساده را امتحان کنید تا وزن خود را کنترل کنید بدون اینکه نیاز به برنامه رژیمی داشته باشید. البته، در نظر داشته باشید که مشاوره پزشکی در مورد افسردگی و کنترل وزن همیشه مفید است. در ادامه به برخی از راهکارها اشاره می‌کنم:

  • فعالیت بدنی منظم: ورزش و فعالیت بدنی می‌تواند به بهبود وضعیت افسردگی کمک کند و در عین حال به سوخت‌وسازی چربی و کنترل وزن کمک می‌کند. شروع به تمرینات ساده مانند پیاده‌روی روزانه، دوچرخه‌سواری یا شنا را در نظر بگیرید.
  • تغذیه سالم: تغذیه مناسب می‌تواند در بهبود وضعیت افسردگی و کنترل وزن موثر باشد. سعی کنید از مواد غذایی پرمغذ و سالم مانند میوه‌ها، سبزیجات، غلات کامل و منابع پروتئینی استفاده کنید. همچنین مصرف مواد غذایی پرقند و چربی را محدود کنید.
  • مدیریت استرس: استرس می‌تواند تأثیر زیادی بر روی وزن داشته باشد. روش‌های مدیریت استرس مانند مدیتیشن، تمرین تنفس عمیق و یوگا می‌توانند به شما کمک کنند تا با استرس روزمره بهتر برخورد کنید.
  • خواب کافی: خواب کافی و کیفیت خوب خواب می‌توانند تأثیر مهمی بر روی سلامت عمومی و وزن داشته باشند. سعی کنید روزانه حداقل 7-8 ساعت خواب بخوابید و روال خواب منظمی را رعایت کنید.
  • حمایت اجتماعی: حمایت خانواده و دوستان می‌تواند در مدیریت افسردگی و کنترل وزن موثر باشد. به دنبال افرادی بگردید که شما را حمایت کنند و آنها را از خود طرد نکنید.

مطالعه این مطلب توصیه میشود: درمان افسردگی حاد

5. اختلالات خواب، مانند بی‌خوابی یا خواب‌آلودگی بیش از حد

اختلالات خواب می‌توانند در افراد مبتلا به افسردگی بیشتر شدت یابند. خواب نامناسب و ناراحت کننده می‌تواند علائم افسردگی را تشدید کند و در عوض، افسردگی نیز می‌تواند به خواب نامناسب منجر شود. اما دلیل این ارتباط هنوز به طور کامل مشخص نشده است.

بی‌خوابی معمولاً یکی از علائم اصلی افسردگی است و ممکن است در افراد مبتلا به افسردگی شدت بیشتری پیدا کند. خواب‌آلودگی نیز ممکن است به عنوان یک واکنش عمومی به افسردگی یا به علائم دیگری نظیر اضطراب یا لرزش استفاده شود.

برخی از دلایل محتمل ارتباط بین افسردگی و اختلالات خواب عبارتند از:

  • اختلال در تولید مواد شیمیایی مغزی: در افراد مبتلا به افسردگی، تولید مواد شیمیایی مغزی مانند سروتونین و ملاتونین ممکن است تخلیه شود یا ناهماهنگی داشته باشد. این مواد شیمیایی به عملکرد خواب و استراحت کمک می‌کنند.
  • استرس و اضطراب: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است با استرس و اضطراب زیاد مواجه شوند که می‌تواند به بی‌خوابی و خواب‌آلودگی منجر شود.
  • تغییر در الگوهای خواب: در افراد مبتلا به افسردگی، الگوهای خواب معمولاً تغییر می‌کند. ممکن است خواب بیش از حد، خواب آلودگی در طول روز یا بیدار شدن زودهنگام را تجربه کنند.

برای مدیریت اختلالات خواب در افراد مبتلا به افسردگی، می‌توانید روی موارد زیر تمرکز کنید:

  • رعایت روال خواب منظم: سعی کنید هر شب در ساعت مشخصی به خواب بروید و در صبح زود بیدار شوید.
  • ایجاد محیط خواب مناسب: اطمینان حاصل کنید که اتاق خوابتان تاریک، خنک و آرامش بخش است.
  • مراجعه به متخصص: اگر مشکل خواب شما به اندازه‌ای است که باعث ناراحتی و تشدید علائم افسردگی می‌شود، بهتر است با یک متخصص مشورت کنید.

مطالعه این مطلب توصیه میشود: راه های کمک به افراد افسرده

6. احساس بی‌قراری یا کندی حرکتی

احساس بی‌قراری یا کندی حرکتی ممکن است به عنوان علائمی از افسردگی ظاهر شود. افسردگی یک اختلال روانی است که تأثیرات منفی بر روحیه و روزمرگی فرد دارد. این اختلال می‌تواند به صورت فیزیکی و روحی تجربه شود و علائم متنوعی داشته باشد.

احساس بی‌قراری ممکن است به صورت اضطراب، عصبانیت یا اضطراب بی‌دلیل ظاهر شود. فرد ممکن است احساس کندی در حرکت‌ها، انرژی کمتر، خستگی و کاهش علاقه به فعالیت‌های روزمره را تجربه کند.

کندی حرکتی نیز یکی از علائم افسردگی است که ممکن است فرد را در انجام وظایف روزمره محدود کند. فرد ممکن است حس کندی در حرکت‌ها، کاهش در عملکرد فیزیکی و کاهش در تمرکز و توجه را تجربه کند.

افسردگی یک بیماری جدی است و برای تشخیص صحیح و درمان مناسب، بهتر است با یک متخصص روانپزشک مشورت کنید. روانپزشک می‌تواند تشخیص دقیقی را بر اساس علائم و سابقه پزشکی شما قرار دهد و برنامه درمانی مناسبی را برای شما تعیین کند.

به همراه درمان پزشکی، می‌توانید به روش‌های مراقبت شخصی نیز توجه کنید. مثلاً ممکن است تغذیه سالم، ورزش منظم، استراحت کافی و تمرین‌های روانی مانند مدیتیشن و روش‌های تنفس عمیق به بهبود وضعیت شما کمک کنند.

مطالعه این مطلب توصیه میشود: راه های نجات از افسردگی

7. خستگی یا کمبود انرژی روزانه

افسردگی می‌تواند عوامل مختلفی را در بر داشته باشد، از جمله خستگی و کمبود انرژی روزانه. این دو وضعیت ممکن است به هم مرتبط باشند و هر کدام می‌توانند اثرات منفی روی روحیه و عملکرد روزانه شما داشته باشند.

افسردگی معمولاً با احساس ناامیدی، کاهش انگیزه، اضطراب، اضطراب خوردن و افکار منفی همراه است. این امکان وجود دارد که افسردگی باعث کاهش انرژی و خستگی روزانه شما شده باشد.

در ادامه، چند توصیه برای مقابله با خستگی و کمبود انرژی روزانه در افسردگی ذکر شده است:

  • حفظ یک روال زندگی سالم: مراقبت از سلامتی بدن خود از جمله خواب کافی، تغذیه مناسب و ورزش منظم می‌تواند به بالا بردن سطح انرژی و کاهش خستگی کمک کند.
  • مدیریت استرس: افسردگی و استرس به هم مرتبط هستند. تلاش کنید با روش‌های مختلفی مانند مدیتیشن، یوگا، تمرین عمیق تنفس و یا هر فعالیت دیگری که برای شما موثر است، استرس را کاهش دهید.
  • تغییر روزمره: در صورت امکان، تغییری در روزمره خود ایجاد کنید. این می‌تواند شامل تغییر محیط، تعطیلی از کار برای یک روز، یا انجام فعالیت‌هایی است که شما را شاداب و پرانرژی کند.
  • حمایت از خود: با دوستان و خانواده در مورد وضعیت خود صحبت کنید و از آن‌ها حمایت بخواهید. در صورت لزوم، مشاوره روانشناسی یا روانپزشکی نیز می‌تواند به شما کمک کند.
  • فعالیت‌های لذت‌بخش: وقتی درگیر افسردگی هستید، ممکن است به فعالیت‌های لذت‌بخش علاقه کمتری داشته باشید. با این حال، اینگونه فعالیت‌ها می‌توانند سطح انرژی شما را افزایش دهند. سعی کنید به فعالیت‌هایی که لذت می‌برید، مانند گوش دادن به موسیقی، کنسرت، استخر، کافی شاپ، عکاسی و… بپردازید.

8. احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه

احساس بی‌ارزشی می‌توانند علائمی از افسردگی باشند. در افسردگی، فرد ممکن است احساس کند که ارزشی ندارد و به عنوان یک فرد ناکارآمد یا ناپایدار در نظر بگیرد. این احساس می‌تواند به صورت مداوم و شدید باشد و باعث کاهش خوداحترام و اعتماد به نفس شود.

احساس گناه نیز در افسردگی رایج است. فرد ممکن است به دلیل احساس ناکارآمدی و بی‌ارزشی، خود را مقصر و مسئول برای مشکلات و نارسایی‌های خود ببیند. این احساس ممکن است باعث ایجاد تنش روانی و افزایش افسردگی شود.

مهم است که بدانید این احساسات درونی ناشی از افسردگی هستند و نباید خودتان را به خاطر آنها مقصر بدانید. افسردگی یک بیماری روانی است که نیاز به درمان دارد و با درمان مناسب، می‌توان آن را مدیریت کرد.

درمان افسردگی می‌تواند شامل مشاوره روانشناختی و در صورت لزوم، داروهای ضد افسردگی باشد. مشاوره روانشناختی می‌تواند به شما کمک کند تا با احساسات ناگوار خود مقابله کنید، راهکارهای موثر برای بهبود روحیه و خوداحترام را یاد بگیرید و الگوهای منفی روانی را تغییر دهید. در صورت لزوم، پزشک شما ممکن است داروهای ضد افسردگی را تجویز کند که به کنترل علائم شما کمک می‌کنند.

همچنین، حمایت از خانواده و دوستان و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی نیز می‌تواند بهبود وضعیت شما را تسریع کند. مهم است که با افرادی که می‌توانند شما را تحت تأثیر قرار دهند و حمایت شما را بهره‌مند سازند، در ارتباط باشید.

9. مشکلات تمرکز، تصمیم‌گیری یا به یاد آوردن جزئیات

مشکلات تمرکز، تصمیم‌گیری و به یاد آوردن جزئیات که در افسردگی ممکن است ظاهر شوند، از علائم شایعی است که در این بیماری روانی دیده می‌شوند.

در افسردگی، فرد ممکن است مشکلاتی در تمرکز داشته باشد. این می‌تواند به عدم توانایی در تمرکز بر وظایف روزمره، کارهای تحصیلی یا حتی مکالمات روزانه منجر شود. فرد ممکن است در حین انجام کارها، به سختی تمرکز کند و به سرعت پرت شود.

مشکلات در تصمیم‌گیری نیز می‌تواند ناشی از افسردگی باشد. فرد ممکن است دچار شک و تردید شود و نتواند تصمیمات مهمی را به صورت قاطعانه بگیرد. این می‌تواند باعث عدم پیشرفت در زندگی شخصی و حرفه‌ای شود.

در افسردگی، به یاد آوردن جزئیات نیز ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد. فرد ممکن است دچار فراموشی عمده‌ای شود و نتواند به خوبی جزئیات یا خاطرات را به یاد بیاورد. این می‌تواند باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در فرد شود.

از آنجا که مشکلات تمرکز، تصمیم‌گیری و به یاد آوردن جزئیات می‌توانند تأثیرات منفی بر روزمرگی و کیفیت زندگی فرد داشته باشند، درمان افسردگی بسیار مهم است. مشاوره روانشناختی و در صورت لزوم، داروهای ضد افسردگی می‌توانند در بهبود این علائم کمک کننده باشند.

همچنین، برخی روش‌های مراقبت شخصی نیز می‌توانند در بهبود مشکلات تمرکز و به یاد آوردن جزئیات مفید باشند. مثلاً استفاده از تقویم و برنامه‌ریزی مطلوب، تمرین‌های شناختی مانند تمرین حافظه و تمرین‌های مرتبط با تمرکز، و استفاده از روش‌های مدیریت استرس می‌توانند بهبودی را در این زمینه‌ها به همراه داشته باشند.

10. افکار مرگ یا خودکشی در افسردگی

مرگ و خودکشی موضوعاتی است که درباره آنها صحبت کردن می‌تواند بسیار حساس و پیچیده باشد. افسردگی از اختلالات روانی است که ممکن است به افکار خودکشی منجر شود. اما مهم است که بدانید اکثریت افرادی که افسرده هستند، به خودکشی فکر نمی‌کنند و بیشتر آنها به کمک درمانی و پشتیبانی مناسب بهبود می‌یابند.

اگر شما یا کسی که میشناسید افسرده است و افکار خودکشی دارد، لازم است که به او کمک کنید. در ادامه چند نکته مهم را برای کمک به افرادی که با افسردگی و افکار خودکشی مواجه هستند، بیان خواهیم کرد:

  • گفتگو و شنوایی: به شخصی که افسرده است گوش دهید و با او در مورد احساساتش صحبت کنید. نشان دهید که او را میشنوید و به مشکلاتش اهمیت می‌دهید.
  • حمایت معنوی: به شخص اطمینان دهید که خودکشی یک راه حل مناسب نیست و شما برای حمایت از او در دسترس هستید. نشان دهید که او میتواند به شما اعتماد کند و همراهی و پشتیبانی شما را خواهد داشت.
  • تشویق به مشاوره: توصیه کنید که شخص مورد نظر به یک مشاور، روانشناس یا پزشک مراجعه کند. مشاوره حرفه‌ای میتواند به شخص کمک کند تا با افکار خودکشی مقابله کند و راه‌هایی برای بهبود وضعیتش پیدا کند.
  • ایجاد شبکه اجتماعی: تشویق کنید تا شخص در دورهمی‌ها و فعالیت‌های اجتماعی شرکت کند. این کمک می‌کند تا او احساس ارتباط اجتماعی و حمایت را تجربه کند.
  • اورژانس اجتماعی: اگر فکر می‌کنید که شخص در خطر است و احتمال خطر جدی وجود دارد، به طور فوری با خطوط اورژانس اجتماعی 123 تماس بگیرید.

11. سردردها، دردهای مزمن یا مشکلات گوارشی که به درمان جواب نمی‌دهند

سردردها، دردهای مزمن، و مشکلات گوارشی ممکن است در افرادی که با افسردگی مبتلا هستند، رخ دهند. ارتباط بین این مشکلات جسمانی و افسردگی به عنوان مشکلات جسمانی همراه با افسردگی شناخته می‌شود. در ادامه به توضیح این ارتباطات می‌پردازیم:

  • سردردها: سردردها می‌توانند به عنوان یکی از علائم جسمانی افسردگی ظاهر شوند. در واقع، سردردهای ناشی از افسردگی معمولاً به صورت سردرد تنشی یا میگرن اظهار می‌شوند. استرس و اضطراب ناشی از افسردگی ممکن است عاملی برای ایجاد سردردها باشد.
  • دردهای مزمن: افسردگی ممکن است با دردهای مزمن مرتبط باشد. درد عضلانی، درد مفصلی، درد عصبی و درد پشتی از جمله مشکلاتی هستند که می‌توانند در افراد افسرده رخ دهند. درونیابی بدنی و احساس ناخوشایندی ممکن است نتیجه افسردگی باشد و به علت تغییرات شیمیایی در مغز و سیستم عصبی رخ می‌دهد.
  • مشکلات گوارشی: افرادی که با افسردگی مبتلا هستند، ممکن است به مشکلات گوارشی مانند سوء هاضمه، نفخ، دل درد، و تغییرات در روال روده‌ای مبتلا شوند. این امر ممکن است به علت تأثیر مستقیم افسردگی بر سیستم عصبی معده-روده باشد. همچنین، استرس و اضطراب ناشی از افسردگی می‌تواند باعث تشدید این مشکلات گوارشی شود.

درمان افسردگی و مشکلات جسمانی مرتبط بهتر است توسط یک تیم متخصص انجام شود. اگر شما یا کسی که میشناسید با مشکلات جسمانی و افسردگی مبارزه می‌کنید، بهتر است به پزشک یا روانشناس مراجعه کرده و مشکلات خود را با او مطرح کنید. آنها میتوانند برنامه درمانی مناسب را برای شما تعیین کنند و به شما کمک کنند تا بهبود یابید.

12. احساس تنهایی یا انزوا، حتی وقتی با دیگران هستید

افسردگی می‌تواند باعث ایجاد احساس تنهایی و انزوا در فرد شود، حتی در مجاورت دیگران. اجتماع با دیگران معمولاً به تنهایی احساس تنهایی را تسکین نمی‌دهد و این ممکن است به دلیل چندین علت باشد.

یکی از دلایل می‌تواند این باشد که در اوقات افسردگی، فرد ممکن است احساس کند که دیگران قادر به درک و فهم مشکلات و دردسرهایش نیستند. این احساس می‌تواند باعث شود که فرد انزوا شده و کمتر به اشتراک گذاری احساسات و تجاربش با دیگران بپردازد.

علاوه بر این، افراد در اوقات افسردگی ممکن است احساس کنند که دیگران از خودشان دور هستند و به آن‌ها نیازی ندارند. این باور ممکن است از ناامیدی و کاهش اعتماد به نفس ناشی شود. به همین دلیل، فرد ممکن است تمایلی به برقراری ارتباطات اجتماعی نداشته باشد و درگیر احساس تنهایی باشد.

برخی راهکارهایی برای کاهش احساس تنهایی و انزوا در اوقات افسردگی عبارتند از:

  • صحبت کردن با افرادی که به آن‌ها اعتماد دارید و احساس راحتی می‌کنید. اشتراک گذاری احساسات و تجربیاتتان می‌تواند شما را از احساس تنهایی و انزوا درمان کند.
  • پیوستن به گروه‌ها و فعالیت‌هایی که به علاقه‌مندی‌های شما مرتبط هستند. این کار می‌تواند فرصتی برای برقراری ارتباط با افراد جدید و ایجاد روابط اجتماعی مفید باشد.
  • مراقبت از خودتان و رعایت سلامتی روحی و جسمی. ورزش، تغذیه مناسب، استراحت کافی و مدیریت استرس می‌تواند بهبودی در حالت افسردگی و احساس تنهایی را به همراه داشته باشد.

13. کاهش یا افزایش میل جنسی

کاهش یا افزایش میل جنسی در افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به علت تأثیرات روانی و فیزیولوژیکی این بیماری باشد. برای برخی افراد، افسردگی می‌تواند باعث کاهش میل جنسی شود، در حالی که برای برخی دیگر ممکن است به طور غیرمنتظره میل جنسی آن‌ها را افزایش دهد. اما در هر دو مورد، تأثیر افسردگی بر روی میل جنسی می‌تواند متفاوت باشد و به عوامل مختلفی بستگی دارد.

کاهش میل جنسی در افسردگی معمولاً به دلیل عوامل زیر است:

  • تأثیرات روانی: افسردگی می‌تواند منجر به کاهش انرژی و اشتیاق در فعالیت‌های لذت‌بخش شود، از جمله فعالیت جنسی. فرد ممکن است کمتر به تجربه لذت جسمانی و عاطفی مرتبط با روابط جنسی علاقه نشان دهد.
  • تغییرات هورمونی: افسردگی می‌تواند تأثیری بر تولید هورمون‌ها و تعادل شیمیایی مغز داشته باشد. تغییرات در سطح هورمون‌های مرتبط با جنسیت می‌تواند منجر به کاهش میل جنسی شود.
  • عوامل دارویی: برخی از داروهای استفاده شده برای درمان افسردگی ممکن است تأثیرات جانبی روی میل جنسی داشته باشند. برخی از آنتی‌دپرسانت‌ها و دیگر داروهای مصرفی در افسردگی می‌توانند کاهش میل جنسی را ایجاد یا تشدید کنند.

در مقابل، برخی افراد ممکن است در اوقات افسردگی افزایش میل جنسی تجربه کنند. این ممکن است به دلیل مکانیسم دفاعی ذهن باشد که به دنبال لذت‌های فیزیکی و عاطفی می‌گراید.

در هر صورت، اگر این مسئله برای شما مزاحمت ایجاد می‌کند، بهتر است با پزشک یا متخصص روانشناسی مشورت کنید. آنها می‌توانند به شما راهنمایی کنند و راه‌های مدیریت این مسئله را برایتان توضیح دهند.

14. تحریک‌پذیری یا خشونت

تحریک‌پذیری و خشونت در افسردگی ممکن است به عنوان علائم و تجربیات همراه با این بیماری ظاهر شوند. برخی افراد در اوقات افسردگی ممکن است احساس تحریک‌پذیری زیادی کنند و برخی دیگر نیز ممکن است تمایل به رفتارهای خشونت‌آمیز نشان دهند. اما باید توجه داشت که هر فرد و هر تجربه افسردگی ممکن است متفاوت باشد و نه همه افراد با این علایم مواجه می‌شوند.

دلایل احتمالی برای تحریک‌پذیری و خشونت در افسردگی عبارتند از:

  • ناراحتی های روانی: افسردگی می‌تواند باعث افزایش استرس و ناراحتی های روانی شود. این ناراحتی ها می‌توانند باعث افزایش تحریک‌پذیری در فرد شوند و ممکن است کوچکترین موقعیت‌های ناخوشایند یا تنش‌آور، باعث افزایش خشونت در رفتار شود.
  • تغییرات هورمونی: در افسردگی، تغییرات در سطح هورمون‌ها ممکن است رخ دهد. این تغییرات هورمونی می‌توانند تأثیری بر تنظیم روحی و عاطفی داشته باشند و در برخی افراد، باعث افزایش خشونت و رفتارهای تحریک‌پذیر می‌شوند.
  • عدم توانایی در مدیریت احساسات: افراد ممکن است در اوقات افسردگی دچار مشکلات در مدیریت احساسات خود شوند. عدم توانایی در برطرف کردن و کنترل کردن احساسات منفی می‌تواند به خشونت و تحریک‌پذیری منجر شود.

در صورتی که تحریک‌پذیری و خشونت به صورت مداوم و شدید در افسردگی برایتان ادامه دارد و مشکلاتی را برایتان ایجاد می‌کند، بهتر است با پزشک یا متخصص روانشناسی مشورت کنید. آنها می‌توانند تشخیص دقیق تری از وضعیت شما بدهند و به شما راهنمایی کنند که چگونه با این مشکلات روبه‌رو شوید و آن‌ها را مدیریت کنید.

15. احساس پوچی یا بی‌هدفی

افسردگی یکی از اختلالات روحی است که ممکن است باعث احساس پوچی یا بی‌هدفی در افراد شود. افسردگی می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر روحیه، انگیزه و انرژی فرد داشته باشد و میلاد می‌تواند احساس کلی بی‌هدفی و ناامیدی کند. در ادامه به برخی از علل احتمالی این احساسات و راه‌های مقابله با آن‌ها می‌پردازیم:

  • دست‌یابی به اهداف: یکی از علل احساس بی‌هدفی در افسردگی، عدم دست‌یابی به اهداف زندگی است. برنامه‌ریزی و تعیین اهداف واقع‌گرایانه و قابل دسترس می‌تواند به شما کمک کند تا احساس بهره‌وری و تمرکز بیشتری داشته باشید.
  • حفظ سلامتی روانی: تمرکز بر بهبود سلامتی روانی می‌تواند به شما کمک کند تا از احساس پوچی و بی‌هدفی جلوگیری کنید. فعالیت‌های روزمره مانند ورزش، مدیتیشن، یا گفتگو با دوستان و خانواده می‌تواند سلامتی روانی را تقویت کند.
  • مشورت با متخصص: اگر احساس پوچی و بی‌هدفی به شدت باقی می‌ماند و زندگی روزمره شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد، مشورت با متخصصان روانشناسی و روانپزشکی می‌تواند مفید باشد. آن‌ها می‌توانند به شما راهنمایی‌هایی درباره روش‌های درمانی مختلف ارائه دهند.
  • حمایت اجتماعی: حضور در محیط‌های اجتماعی و ارتباط با افراد دیگر می‌تواند به شما کمک کند تا احساس پوچی را کاهش دهید. اشتراک‌گذاری تجربیات و صحبت با دیگران ممکن است شما را با ایده‌ها و انگیزه‌های جدید آشنا کند.
  • خودمراقبتی: به خودتان مراقبت کنید و وقت برای فعالیت‌هایی که لذت می‌برید بگذارید. مراقبت از خواب و استراحت مناسب، تغذیه سالم، و انجام فعالیت‌هایی که لذت می‌برید می‌تواند به شما کمک کند.

16. مشکل در برقراری ارتباط با دیگران

ارتباط با دیگران می‌تواند در افسردگی به چالش کشیده شود. افسردگی ممکن است باعث کاهش انگیزه برای برقراری ارتباط، احساس عدم ارزشیابی شخصی، و افزایش احساس تنهایی و انزوا شود. در ادامه به برخی از راه‌های مقابله با این مشکل می‌پردازیم:

  • به احساسات خود توجه کنید: برای برقراری ارتباط موثر با دیگران، اهمیت و توجه به احساسات و نیازهای خودتان را دریابید. درک و قبول احساسات خود می‌تواند به شما کمک کند تا ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.
  • به دنبال حمایت اجتماعی باشید: در افسردگی، ممکن است احساس تنهایی و جدایی از دیگران برتری داشته باشد. به دنبال حمایت اجتماعی بگردید و با خانواده، دوستان یا گروه‌های حمایتی مشترکی که از شما حمایت می‌کنند، ارتباط برقرار کنید.
  • به عنوان اولین قدم مشورت با متخصص: اگر مشکلات برقراری ارتباط در افسردگی به شدت باقی می‌ماند، بهتر است با متخصصان روانشناسی و روانپزشکی مشورت کنید. آن‌ها می‌توانند به شما راهنمایی‌هایی درباره روش‌های درمانی ارائه دهند که به بهبود ارتباط شما با دیگران کمک می‌کند.
  • تمرینات اجتماعی: انجام تمریناتی که به بهبود مهارت‌های اجتماعی شما کمک می‌کند، می‌تواند مفید باشد. به عنوان مثال، می‌توانید در نقش‌های اجتماعی مختلف شرکت کنید، مهارت‌های گفتگوی موثر را تقویت کنید و از فرصت‌هایی برای تمرین در موقعیت‌های اجتماعی بهره‌برداری کنید.
  • مراقبت از خودتان: در افسردگی، مراقبت از خود و بهبود کیفیت زندگی شخصی خودتان مهم است. به خواب و استراحت کافی، تغذیه سالم، و انجام فعالیت‌هایی که لذت می‌برید، اهمیت دهید.

17. استفاده از الکل یا مواد مخدر به عنوان روشی برای کنار آمدن با احساسات

استفاده از الکل یا مواد مخدر به عنوان روشی برای کنار آمدن با احساسات در افسردگی توصیه نمی‌شود. در واقع، این روش‌ها ممکن است وضعیت روحی و روانی شما را بدتر کنند و به جای کمک، مشکلات را افزایش دهند. برخی از دلایل عدم توصیه به استفاده از الکل یا مواد مخدر در این موارد عبارتند از:

  • تداخل با درمان: الکل و مواد مخدر می‌توانند با درمان‌های دارویی یا روان‌درمانی که برای افسردگی تجویز می‌شوند، تداخل کنند و اثربخشی آن‌ها را کاهش دهند. این ممکن است باعث بهبود طولانی‌مدت و مدیریت مناسب افسردگی نشود.
  • ایجاد وابستگی: استفاده مکرر و بیش از حد از الکل یا مواد مخدر می‌تواند به ایجاد وابستگی فیزیکی و روانی منجر شود که مشکلات جدیدی برای شما ایجاد می‌کند و از درمان افسردگی سخت‌تر می‌سازد.
  • افزایش خطر افسردگی عمیق‌تر: الکل و مواد مخدر باعث افزایش خطر افسردگی عمیق‌تر و افزایش خطر خودکشی می‌شوند. استفاده از این مواد می‌تواند احساسات منفی را تشدید کند و به جای کمک به کنترل آن‌ها، احتمالاً وضعیت روحی را بدتر کند.
  • اثرات جانبی و سلامتی: استفاده بیش از حد از الکل و مواد مخدر می‌تواند به اثرات جانبی و سلامتی جدی، از جمله مشکلات کبدی، قلبی، عصبی، و روانی، منجر شود.

18. دوری از فعالیت‌های اجتماعی یا کاری

افسردگی یکی از مشکلات روانی شایع است که ممکن است هر فردی را در طول زندگی تجربه کند. فعالیت‌های اجتماعی و کاری می‌توانند نقش مهمی در بهبود و مدیریت افسردگی ایفا کنند. در ادامه به برخی از دوری‌های از فعالیت‌های اجتماعی و کاری در افسردگی می‌پردازیم:

  • تعامل اجتماعی: ارتباط با دیگران و شرکت در فعالیت‌های گروهی می‌تواند احساس انسجام اجتماعی و حمایت را افزایش دهد. شرکت در گروه‌های همسالان، کلاس‌های آموزشی، کارگاه‌ها یا جلسات گفتگوی تحت نظر متخصصین می‌تواند فرصتی مناسب برای برقراری ارتباط اجتماعی و به اشتراک گذاشتن تجارب با دیگران باشد.
  • مشغولیت در کار: داشتن یک فعالیت کاری منظم و معنادار می‌تواند بهبود عمومی روحی و روانی را به همراه داشته باشد. کار به شما احساس مسئولیت، ارزشمند بودن و انگیزه را می‌دهد. همچنین، تمرکز بر کار می‌تواند از ذهن شما به طور موقتی از مسائل ناراحت‌کننده و منفی دور کند.
  • ورزش و فعالیت بدنی: تحقیقات نشان داده است که فعالیت بدنی می‌تواند بهبود وضعیت روحی و افسردگی را تسریع کند. ورزش‌هایی مانند پیاده‌روی، دویدن، یوگا و شنا می‌توانند به شما احساس آرامش و آرامش بخشی کنند و هورمون‌های خوشحالی را در بدنتان ترشح کنند.
  • هنر و خلاقیت: انگیزه برای خلق و خوشحالی را می‌توان با انگیزه برای زندگی در هنر و خلاقیت یافت. نقاشی، نوشتن، موسیقی یا هر فعالیت خلاقانه دیگری که به شما لذت بخش است، می‌تواند به روحیه شما انرژی بدهد و احساس تمام شدن را به شما برساند.

19. تغییرات ناگهانی در رفتار یا شخصیت

تغییرات ناگهانی در رفتار یا شخصیت می‌توانند علائمی از افسردگی باشند. افسردگی یک اختلال روحی است که تأثیرات گسترده‌ای بر روی روحیه، رفتار و تفکر افراد دارد. در افراد مبتلا به افسردگی، تغییرات ناگهانی در رفتار و شخصیت ممکن است به دلیل عوامل زیر رخ دهد:

  • افزایش خستگی و کاهش انگیزه: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است انگیزه و انرژی خود را از دست داده و به طور ناگهانی خسته شوند. این ممکن است تأثیری بر روی رفتارشان داشته باشد و باعث تغییرات در عملکرد روزمره آن‌ها شود.
  • ایزوله شدن اجتماعی: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به طور ناگهانی از فعالیت‌های اجتماعی کمتری شرکت کنند و به خود را بیشتر ایزوله کنند. این می‌تواند باعث تغییر در شخصیت و رفتار آن‌ها شود و آن‌ها را به طور ناخواسته از دیگران دور نگه دارد.
  • تغییرات در الگوی خواب: افسردگی می‌تواند باعث تغییرات در الگوی خواب شود. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است خیلی زود صبح بیدار شوند یا به طور ناگهانی خیلی خواب آلود شوند. این تغییرات می‌توانند تأثیری بر روی رفتار و شخصیت آن‌ها داشته باشد.
  • افکار منفی و خودکشی: در برخی موارد، افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به طور ناگهانی افکار منفی و خودکشی داشته باشند. این تغییرات ناگهانی در شخصیت و رفتار آن‌ها می‌توانند نشانه‌های خطرناکی باشند و نیاز به کمک و پشتیبانی فوری داشته باشند.

با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که تغییرات ناگهانی در رفتار یا شخصیت تنها نشانه افسردگی نیستند و ممکن است به دلیل عوامل دیگری نظیر استرس، اضطراب یا مشکلات فردی دیگری رخ دهند.

20. بی‌توجهی به بهداشت شخصی

بی‌توجهی به بهداشت شخصی یکی از علائمی است که در افراد مبتلا به افسردگی ممکن است دیده شود. زمانی که یک شخص درگیر افسردگی است، اهمیت و انگیزه برای مراقبت از خود و بهداشت شخصی ممکن است به طور ناگهانی کاهش یابد. این می‌تواند به علت عوامل زیر رخ دهد:

  • کاهش انرژی: افسردگی می‌تواند باعث کاهش سطح انرژی و اشتیاق در شخص شود. به همین دلیل، فعالیت‌های روزمره مراقبت از بهداشت شخصی ممکن است برای فرد سخت‌تر شود و او را به بی‌تفاوتی نسبت به خود تمایل دهد.
  • افکار منفی: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به طور مداوم افکار و تمرکز منفی داشته باشند. این افکار می‌توانند باعث کاهش انگیزه برای مراقبت از بهداشت شخصی شوند و باعث بی‌توجهی به نگهداری از خود شوند.
  • ایزوله شدن اجتماعی: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به طور ناخواسته از فعالیت‌های اجتماعی و ارتباط با دیگران دور شوند. این می‌تواند باعث کاهش توجه به بهداشت شخصی شود و افراد را از انجام فعالیت‌های روزمره مراقبت از خود منزوی کند.
  • کمبود توانایی تمرکز: در افسردگی، توانایی تمرکز و انجام وظایف روزمره می‌تواند کاهش یابد. این ممکن است باعث کاهش توجه به بهداشت شخصی و انجام فعالیت‌های روزمره مراقبت از خود شود.

برای مراقبت از خود در افسردگی، مهم است که به بهداشت شخصی خود اهمیت دهید. هرچند که می‌تواند سخت باشد، اما سعی کنید به مراقبت از خودتان در زمینه هایی نظیر بهداشت دهان و دندان، حمام، تغذیه سالم و فعالیت بدنی بپردازید.

21. احساس مسئولیت بیش از حد برای ناکامی‌ها یا اشتباهات

احساس مسئولیت بیش از حد برای ناکامی‌ها یا اشتباهات یکی از ویژگی‌هایی است که در افراد مبتلا به افسردگی ممکن است مشاهده شود. در افسردگی، افراد ممکن است به طور ناخواسته بار زیادی از مسئولیت‌ها و انتظارات را بر دوش خود قرار دهند، حتی برای ناکامی‌های کوچک یا اشتباهات ریز.

دلایلی که می‌تواند به احساس مسئولیت بیش از حد در افسردگی منجر شود عبارتند از:

  • پایین بودن اعتماد به نفس: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است اعتماد به نفس خود را از دست داده و احساس کنند که همه چیز بر عهده آن‌هاست. این می‌تواند باعث بار زیادی از مسئولیت‌ها و انتظارات برای خودشان شود.
  • تمایل به خودانتقام‌گیری: در برخی موارد، افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به دلایلی نظیر احساس عدم ارزشیابی یا خودانتقام‌گیری، بار زیادی از مسئولیت را بر دوش خود قرار دهند. آنها ممکن است فکر کنند که باید به تنهایی همه چیز را انجام دهند و ناکامی‌ها یا اشتباهات را به خودشان منتسب کنند.
  • ترس از نقد و انتقاد: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به دلیل ترس از نقد و انتقاد احساس مسئولیت بیش از حد کنند. آنها ممکن است فکر کنند که اگر هر چیزی اشتباه بشود، آن را به خودشان منتسب کنند تا از نقد دیگران در امان باشند.

مهم است که در افسردگی به خودتان مراقبت کنید و بار زیادی از مسئولیت را بر دوش خود قرار ندهید. به خودتان اجازه دهید کمی آرامش بیابید و از دیگران کمک بگیرید. همچنین، مراقب باشید که انتظارات بیش از حدی را برای خودتان قائل نشوید و به خودتان اجازه دهید که اشتباهاتی را که ممکن است رخ دهند، بپذیرید.

www.ameli.fr / www.la-depression.org

error: شما قادر به کپی مطالب این سایت نیستید
پیمایش به بالا