افسردگی اساسی، نوعی اختلال خلقی است که بر زندگی فرد در سطوح مختلف تأثیر میگذارد و نیازمند توجه جدی برای مدیریت و درمان است. درمانها میتوانند شامل دارو درمانی، روان درمانی، و روشهای درمانی مکمل و جایگزین باشند که هر یک به نوبه خود میتوانند در کاهش علائم و بهبود کیفیت زندگی مؤثر باشند.
دارو درمانی معمولاً با استفاده از داروهای ضدافسردگی انجام میشود. این داروها ممکن است شامل انواع مختلفی مانند مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs)، مهارکنندههای بازجذب سروتونین و نوراپینفرین (SNRIs) و داروهای دیگری که بر شیمی مغز تأثیر میگذارند، باشند. این داروها برای تنظیم سطوح نوروترانسمیترها کاربرد دارند و میتوانند به تعادل خلقی و کاهش علائم افسردگی کمک کنند.
روان درمانی نیز به عنوان جزء ضروری درمان افسردگی شناخته شده است. رویکردهای روان درمانی مثل درمان شناختی-رفتاری (CBT)، درمان بین فردی (IPT) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به بیماران کمک میکنند تا الگوهای فکری و رفتاری منفی که ممکن است به افسردگی دامن بزنند را شناسایی و تغییر دهند.
علاوه بر این، تغییرات سبک زندگی نیز نقش بسزایی در کنترل افسردگی دارند. ورزش منظم، یک رژیم غذایی متعادل، کافی بودن مقدار خواب و تکنیکهای کاهش استرس مانند مدیتیشن و یوگا میتوانند به تقویت سلامت روان کمک کنند. همچنین، ایجاد شبکه حمایتی از دوستان و خانواده میتواند به فرد کمک کند تا با احساس تنهایی مقابله نموده و در مسیر بهبودی حرکت کند.
اگر به دنبال تشخیص یا درمان افسردگی اساسی هستید میتوانید در هر ساعت از شبانه روز با شماره 09212014880 تماس بگیرید و از خدمات مشاوره افسردگی (حضوری، تلفنی، آنلاین) کلینیک روانشناسی دکترسلام استفاده کنید.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: مشاوره روانشناسی آنلاین 24ساعته
افسردگی اساسی چیست؟
اختلال افسردگی اساسی به عنوان افسردگی تک قطبی یا افسردگی بالینی نیز شناخته می شود. افسردگی اساسی، یک وضعیت سلامت روانی است که می تواند بخش قابل توجهی از زندگی شما از جمله خلق و خو، رفتار، افکار، خواب و اشتهای شما را تحت تاثیر قرار دهد.
اختلال افسردگی اساسی باعث ایجاد احساس غم و اندوه مداوم می شود و باعث می شود علاقه خود را به فعالیت هایی که زمانی از آن لذت می بردید از دست بدهید. بر توانایی شما برای عملکرد مؤثر در خانه و محل کار تأثیر می گذارد و همچنین ممکن است منجر به سایر مشکلات عاطفی و فیزیکی شود. یک دوره افسردگی اساسی ممکن است فقط یک بار در زندگی فرد رخ دهد یا ممکن است بیشتر اتفاق بیفتد.
آمار مؤسسه ملی سلامت روان آمریکا نشان می دهد که حدود 20.3میلیون بزرگسال ایالات متحده، علائم اختلال افسردگی اساسی را تجربه میکنند. اگرچه در طول سال ها پیشرفت های قابل توجهی در درمان افسردگی حاصل شده است، اما بسیاری از افراد برای درمان آن اقدام نمیکنند.
عدم آگاهی از علائم اختلال افسردگی اساسی نیز می تواند مانع اقدام برای درمان افسردگی اساسی شود. گاهی اوقات، ممکن است یک فرد علائمی مشابه افسردگی را تجربه کند اما به عنوان علائم افسردگی طبقه بندی نمی شود. مشاوره در مورد افسردگی می تواند به شما کمک کند تا تشخیص دهید که آیا خلق و خوی ضعیف و خستگی که تجربه می کنید می تواند نشانه یک افسردگی اساسی باشد یا خیر.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: روانشناس متخصص افسردگی
علائم افسردگی اساسی چیست؟
رایج ترین نوع اختلال افسردگی که توسط راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی منتشر شده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا، شناسایی شده است، شامل اختلال افسردگی اساسی و اختلال افسردگی مداوم است. با توجه به معیارهای تشخیصی علائم افسردگی اساسی، اگر چندمورد از این علائم تقریباً هر روز در طول یک دوره دو هفتهای وجود داشته باشد، میتوان از افسردگی صحبت کرد.
البته علایم افسردگی اساسی می تواند پیچیده باشد و بین افراد مختلف بسیار متفاوت باشد. در ادامه با برخی از علایم افسردگی اساسی آشنا میشوید. البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که تشخیص افسردگی بهتر است توسط یک روانشناس صورت بگیرد.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: درمان افسردگی حاد
1. خستگی و از دست دادن انرژی
گاهی اوقات حتی پس از یک استراحت شبانه خوب، اختلال افسردگی اساسی معمولاً با از دست دادن انرژی و خستگی همراه است. افرادی که با علائم افسردگی اساسی دست و پنجه نرم می کنند، اغلب در خواب مشکل دارند، که می تواند باعث خستگی شدید در طول روز شود.
سندرم خستگی مزمن یکی دیگر از شرایطی است که می تواند در کنار علایم اختلال افسردگی اساسی رخ دهد و باعث می شود فرد احساس خستگی مداوم را بدون هیچ دلیل قابل تشخیصی تجربه کند. این وضعیت می تواند نشانه ای از افسردگی باشد، اما نباید با افسردگی اشتباه گرفت.
2. احساس ناخوشی
اختلال افسردگی اساسی با خلق و خوی پایین در بیشتر روز مشخص می شود که تقریباً هر روز به مدت حداقل دو هفته رخ می دهد. افسردگی بر افکار، رفتار، انگیزه و احساسات فرد تأثیر می گذارد و این اتفاقات، در خلق و خوی او منعکس شود. اکثر افرادی که با افسردگی سر و کار دارند احساس غمگینی یا پوچی می کنند و این علایم افسردگی اساسی ممکن است توسط اطرافیانشان نیز مشاهده شود.
3. عدم لذت بردن از علایق گذشته
یکی دیگر از علائم افسردگی اساسی، عدم لذت بردن از علایق گذشته است که به طور قابل توجهی علاقه به اکثر فعالیت های روز کاهش می یابد. این علامت با ناتوانی در احساس لذت در فعالیت های معمولی لذت بخش مانند رابطه جنسی، غذا، موسیقی و مکالمه مشخص می شود.
4. احساس بی ارزشی یا گناه
اختلال افسردگی اساسی نیز ممکن است تقریباً هر روز با احساس شدید بی ارزشی یا احساس گناه نامناسب همراه باشد. این علامت ممکن است آنقدر تشدید شود که فرد را به افکار هذیانی وادار کند. معیارهای تشخیصی برای این بیماری، سرزنش خود یا احساس گناه در مورد بیمار بودن را به عنوان علائم افسردگی اساسی نمی شناسند.
5. مشکل در تمرکز و قدرت تصمیم گیری
علایم افسردگی اساسی با کاهش مداوم توانایی در تمرکز یا مشکل در تصمیم گیری نیز مشخص می شود. کسانی که با اختلال افسردگی اساسی دست و پنجه نرم می کنند ممکن است این علامت را در خود تشخیص دهند، یا اطرافیانشان ممکن است مشاهده کنند که در تفکر شفاف و بیان خود با چالش هایی روبرو هستند.
6. کاهش یا افزایش وزن و اشتها
هنگامی که یک فرد تقریبا هر روز کاهش یا افزایش اشتها را تجربه می کند، کاهش یا افزایش وزن قابل توجهی ممکن است رخ دهد. این ممکن است موردی از علائم افسردگی اساسی باشد، به خصوص زمانی که فرد در روند افزایش وزن یا رژیم غذایی خود دخیل نیست.
7. الگوی خواب نامنظم
بی خوابی یا پرخوابی (خواب بیش از حد) که تقریباً هر روز رخ می دهد می تواند از علائم افسردگی اساسی باشد. الگوی خواب نامنظم شامل مشکل در به خواب رفتن، خواب ماندن یا احساس خواب آلودگی بعد از یک استراحت شبانه است که همگی می توانند نشانه های افسردگی اساسی باشند.
8. کندی روانی-حرکتی
احساس کندی روانی- حرکتی یا مواجهه با بیقراری شدید تقریباً هر روز ممکن است از علائم اختلال افسردگی اساسی باشد.
9. افکار مربوط به مرگ یا اقدام به خودکشی
افکار مکرر در مورد مرگ و افکار دائمی درباره خودکشی نیز یکی دیگر از علائم افسردگی اساسی است. علاوه بر این، اقدام به خودکشی یا یک برنامه خاص برای خودکشی نیز ممکن است نشانه ای از این باشد که فرد با افسردگی شدید مواجه است.
درمان افسردگی اساسی با رویکرد CBT
درمان افسردگی اساسی با استفاده از رویکرد شناختی-رفتاری (CBT) یکی از مؤثرترین شیوههای رواندرمانی است که بر پایه تغییر الگوهای فکری و رفتاری فرد متمرکز است. در این رویکرد، فرض بر این است که نحوه تفکر افراد در نحوه احساس و عمل آنها تأثیرگذار است. در نتیجه، اصلاح این الگوهای فکری میتواند به بهبودی حالات افسردگی کمک نماید.
در جلسات CBT، درمانگر به فرد کمک میکند تا شناسایی کند چگونه افکار منفی و خودکار وی – که گاهی اوقات نادرست یا غیرمنطقی هستند – میتوانند بر احساسات و رفتار او تأثیر بگذارند. درمانگر و فرد با همکاری یکدیگر روی این افکار کار میکنند تا الگوهای تفکر سالمتر و واقعبینانهتری را توسعه دهند.
مراحل درمان شناختی-رفتاری افسردگی معمولاً شامل موارد زیر است:
- آگاهی و شناسایی افکار منفی: اولین قدم، شناسایی افکار خودکار منفی است که ممکن است بهطور ناخودآگاه در ذهن فرد جریان داشته باشد.
- چالش کردن افکار منفی: پس از شناسایی، درمانگر به فرد کمک میکند تا با استفاده از تکنیکهایی مانند سوالات شناختی، افکار منفی را به چالش بکشد و واقعبینی آنها را ارزیابی کند.
- جایگزینی افکار: در این مرحله، فرد یاد میگیرد که چگونه افکار منفی و ناکارآمد خود را با افکار مثبتتر و کارآمدتر جایگزین کند.
- تغییر رفتار: رویکرد شناختی-رفتاری همچنین شامل تغییر در رفتارهایی است که ممکن است افسردگی را تشدید کنند. بهعنوان مثال، درمانگر ممکن است برنامهریزی فعالیتهای لذتبخش یا معنادار را تشویق کند.
- تمرینات خانگی: کار بر روی تکنیکهای CBT به جلسات درمان محدود نمیشود؛ بلکه فرد باید تمرینات و تکالیفی را که درمانگر تعیین میکند، در خانه نیز ادامه دهد.
- مهارتهای مقابلهای: فرد مهارتهای مقابلهای را برای مواجهه با شرایط دشوار آموزش میبیند تا بتواند بهطور مؤثرتری با استرس و چالشها مقابله کند.
- پیشگیری از عود: درمانگر به فرد کمک میکند تا برنامهای برای پیشگیری از بازگشت افسردگی تدوین کند، بهویژه با توجه به شناسایی نشانههای هشداردهنده اولیه.
CBT یک درمان کوتاهمدت است و معمولاً در طی چندین هفته یا ماه نتایج مثبتی را نشان میدهد. این رویکرد بهویژه برای افرادی که تمایل دارند بهطور فعال در فرآیند بهبودی خود مشارکت کنند، مناسب است. CBT میتواند بهصورت انفرادی، گروهی یا حتی آنلاین ارائه شود و اغلب با دارو درمانی، برای افزایش اثربخشی ترکیب میشود.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: درمان افسردگی و اضطراب
درمان افسردگی اساسی با رویکرد روانکاوی
درمان افسردگی با رویکرد روانکاوی یکی از قدیمیترین شیوههای درمانی است که ریشه در کارهای زیگموند فروید دارد. روانکاوی بر این فرض استوار است که عوامل ناخودآگاه و تجربیات دوران کودکی بر شخصیت و الگوهای رفتاری فعلی افراد تأثیر میگذارند و میتوانند منجر به اختلالات روانی، از جمله افسردگی، شوند.
در درمان روانکاوی، درمانگر سعی میکند به فرد کمک کند تا درک بهتری از احساسات، افکار و خاطرات ناخودآگاه خود پیدا کند. این کشف میتواند به فرد اجازه دهد که منابع درونی افسردگی خود را شناسایی کرده و آنها را حل و فصل کند.
درمان روانکاوی معمولاً طولانیمدت است و ممکن است چندین سال به طول انجامد. جلسات درمانی ممکن است چندین بار در هفته انجام شود و شامل گفتگوهای عمیق در مورد تجربیات و احساسات فرد است. تکنیکهای مختلفی در روانکاوی به کار گرفته میشوند، از جمله:
- تحلیل رویاها: رویاها به عنوان راهی برای دسترسی به فرایندها و محتوای ناخودآگاه در نظر گرفته میشوند.
- آزاد اندیشی: فرد تشویق میشود تا هر آنچه به ذهنش میرسد بیان کند، بدون سانسور یا نگرانی از قضاوت شدن.
- تحلیل انتقالی: واکنشها و احساسات فرد نسبت به درمانگر به عنوان بازتابی از روابط مهم گذشته او مورد بررسی قرار میگیرد.
رویکرد روانکاوی اساساً بر این باور است که آگاهی و درک از مسائل و تضادهای ناخودآگاه میتواند به فرد کمک کند تا الگوهای رفتاری و احساسی مخرب که به افسردگی منجر میشوند را تغییر دهد. این میتواند به فرد کمک کند تا با تجربیات دردناک گذشتهاش کنار بیاید و به طرز سالمتری با واقعیتهای زندگی مواجه شود.
روانکاوی ممکن است برای هر فردی مناسب نباشد و انتخاب روش درمانی باید با توجه به نیازها و ترجیحات فردی، همچنین شواهد موجود در مورد اثربخشی درمانها برای اختلالات خاص، صورت گیرد. به همین دلیل، مشاوره با یک متخصص مجرب قبل از انتخاب هر نوع درمانی حائز اهمیت است.
اصلی ترین روشهای درمان افسردگی اساسی
وقتی صحبت از نحوه و روش درمان افسردگی اساسی می شود، بزرگترین نکته ای که باید در نظر داشت این است که درمان افسردگی اساسی می تواند زمان بر باشد و معجزه 5دقیقه ای وجود ندارد. در حالی که تمام روشها، درمانها و تکنیکهای موجود در این مقاله میتوانند به شما در یادگیری روش درمان افسردگی اساسی کمک کنند، نیازی نیست همه آنها را امتحان کنید.
حتی یک شروع، عالی است. یک سرعت و مجموعه ای از تاکتیک ها را توسعه دهید که برای شما و افسردگی شما کارساز است.
دانستن اینکه چگونه افسردگی را مدیریت کنید، علائم افسردگی خود را درمان کنید و یادگیری تکنیک های مقابله با افسردگی اساسی یک شروع عالی است.
برای یادگیری روش های درمان افسردگی اساسی، یک روانشناس می تواند به شما کمک کند تا یک برنامه درمان افسردگی اساسی را که برای نیازهای دقیق شما شخصی سازی شده است، ترسیم کنید. ممکن است روش درمان افسردگی اساسی شامل انواع مختلفی از درمانها مانند دارو، روانکاوی، روان درمانی، یافتن یک گروه حمایتی یا هر ترکیبی از این موارد باشد.
1. دارو درمانی
داروهای سلامت روان از جمله داروهای ضد افسردگی، در کاهش علائم و درمان افسردگی اساسی موثر است. آنها اغلب به عنوان یک مکمل برای درمان افسردگی اساسی یا راه حل کوتاه مدت برای علائم افسردگی که ممکن است در ابتدا شدید باشند، به خوبی عمل می کنند. با این وجود، حتی اثرات کوتاه مدت آنها ممکن است دو هفته یا بیشتر طول بکشد تا فعال شوند. اگر قصد دارید دارو مصرف کنید، با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید.
2. روان درمانی
اختلال افسردگی اساسی یک بیماری جدی است، اما قابل درمان است. با تشخیص و اقدام به موقع و مناسب برای درمان افسردگی اساسی می توانید بر این عارضه غلبه کرده و زندگی سالمی داشته باشید. اگر با اختلال افسردگی اساسی دست و پنجه نرم می کنید، روان درمانی را در نظر بگیرید. زیرا بسیاری از افراد به درمان پاسخ مثبت می دهند و راهبردهایی را برای کمک به مدیریت علائم خود کشف می کنند.
روان درمانی مستلزم صحبت فرد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم با یک روانشناس در مورد وضعیت خود است. روان درمانی برای درمان افسردگی اساسی، فواید زیادی دارد، زیرا می تواند به افراد در ایجاد مهارت های زیر کمک کند:
- مسائلی را که به افسردگی کمک می کند شناسایی کنید و رفتارهایی را که باعث بدتر شدن آن می شود تغییر دهید
- باورها و رفتارهای منفی را شناسایی کنید و آنها را با باورهای سالم و مثبت جایگزین کنید
- راه های بهتری برای مقابله و حل مشکلات پیدا کنید
- روابط و تجربیات را کاوش کنید و با دیگران تعاملات مثبت ایجاد کنید
- احساس رضایت را بازیابید و به کاهش علائم افسردگی اساسی مانند غم و اندوه مداوم کمک کنید
- یاد بگیرید که اهداف واقعی و قابل دستیابی را تعیین کنید
راه های درمان افسردگی اساسی
اگر به دنبال مشاوره و درمان افسردگی اساسی هستید، یا اگر امیدوارید در مورد این وضعیت اغلب ناتوان کننده بیشتر بدانید، ادامه مطلب را بخوانید. ما همه چیزهایی را که باید در مورد نحوه کنترل افسردگی بدانید را به شما آموزش می دهیم تا بتوانید تکنیک های درمان افسردگی اساسی و نحوه بهترین زندگی ممکن را بیاموزید.
دانستن اینکه چگونه با افسردگی کنار بیایید می تواند به شما کمک کند زندگی بهتری داشته باشید. همچنین مهم است که انواع مختلف افسردگی را درک کنید تا بتوانید نحوه مدیریت شرایط خود را یاد بگیرید. تکنیک های مقابله ای زیر می تواند به کاهش علائم افسردگی اساسی کمک کند.
1. صحبت کنید
ممکن است ساده به نظر برسد، اما موثر است. در ارتباط ماندن می تواند کمک زیادی به مدیریت و درمان افسردگی اساسی کند. این نوعی حمایت است که به شما یادآوری می کند که تنها نیستید. بر اساس تحقیقات، افزایش ارتباط اجتماعی و احساس ارتباط (حتی با یک درمانگر) می تواند به کاهش علائم افسردگی اساسی در میان بسیاری از مزایای دیگر کمک کند. درخواست کمک از یک مشاور روانشناس، نشانه قدرت است و باعث میشود از یک شخص متخصص برای شکست و درمان افسردگی اساسی راهنمایی بگیرید.
2. به دنبال یک درمانگر باشید
یک متخصص سلامت روان (روانشناس) می تواند برای درمان افسردگی اساسی بسیار مفید باشد، زیرا می تواند یک ارزیابی در مورد وضعیت سلامت روان شما انجام دهد و می تواند یک برنامه درمانی برای شما ایجاد کند. درمانگران اغلب چند وجهی هستند. روانشناسان میتوانند با ایجاد یک برنامه درمانی که به صورت جداگانه برای رفع نیازهای شما طراحی شده است، علائم افسردگی اساسی را درمان کنند. اما آنها همچنین می توانند منابعی را فراهم کنند که می تواند افراد را به جامعه خود متصل کند، روابطی را با دیگران ایجاد کند و به آنها کمک کند تا سهمی اقتصادی پیدا کنند که نسبت به آن احساس خوبی داشته باشند.
3. افکار خود را کاوش و به چالش بکشید
افسردگی می تواند از طریق بسیاری از افکار منفی (هم افکار مزاحم و هم افکار خودکشی) ظاهر شود، اما شما می توانید یاد بگیرید که چگونه با دانش و تلاش آنها را به چالش بکشید. این به این معنا نیست که فقط به خودتان بگویید همه چیز خوب است. در عوض، این راهی است برای نگاه استراتژیک به واقعیت موقعیت و تمرکز مجدد افکار منفی خود برای سالم تر و مثبت تر شدن.
به عنوان مثال، به خود یادآوری کنید که عزیزانتان به آنچه برای شما اتفاق میافتد اهمیت میدهند، و سپس مثالهای خاصی را برای حمایت از این الگوی فکری جدید ارائه دهید (مثلاً با شما تماس میگیرند یا میخواهند شما را ببینند). این یک فرآیند طولانی مدت است، اما می تواند با اثرات ماندگار عمل کند.
4. یک روال مثبت ایجاد کنید
ایجاد یک برنامه روتین می تواند به شما کمک کند فعال بمانید و از منجلاب افسردگی خارج شوید. این روال می تواند شامل فعالیت های برنامه ریزی شده یا تکرار روزانه استراتژی های سلامت روان باشد. به عنوان مثال، میتوانید روز خود را با یک تأیید مثبت شروع کنید و با نوشتن چیزی که برای آن سپاسگزار هستید، آن را به پایان برسانید. همچنین تحقیقات نشان داده است که گنجاندن فعالیت های پاداش دهنده (دیدن دوستان، حرکت، درگیر شدن با چیزهایی که از آنها لذت می برید) در روال خود می تواند به درمان افسردگی اساسی کمک کند.
5. قدردانی را تمرین کنید
وقتی با افسردگی دست و پنجه نرم می کنید، قدردانی می تواند دشوار باشد. با این وجود، تصدیق جنبههای کوچک زندگیتان که میتوانید بابت آنها سپاسگزار باشید، مزایای سلامت روانی از جمله افزایش احساس رضایت خاطر دارد.
نگرش تمرکز بر قدردانی می تواند به شما کمک کند تا درک خود از متعلقات و توانایی ها را به منابع قدردانی تبدیل کنید. نگه داشتن یک دفترچه سپاس می تواند به شما در پیگیری این ارزیابی ها کمک کند. می توانید به آن به عنوان بخشی از یک برنامه روزانه نگاه کنید.
6. حرکت کنید و ورزش کنید
ورزش، حتی اگر فقط یک پیاده روی در اطراف محله شما باشد (یا در خانه شما اگر قابل کنترل باشد)، یک راه قدرتمند برای مبارزه با سطوح پایین خلق و خو (و احتمال عود بیماری) است. ورزش کردن می تواند یک تکنیک مقابله ای موثر برای کمک به درمان افسردگی اساسی باشد.
برای بهترین نتیجه، سعی کنید حدود 30 دقیقه در روز فعالیت بدنی داشته باشید. رقصیدن، پیاده روی، یوگا یا هر چیزی که از آن لذت می برید و باعث حرکت شما می شود، می تواند کمک کننده باشد. اگر یک نیم ساعت بیش از حد طاقت فرسا به نظر می رسد، حتی فقط 15 دقیقه در روز می تواند مفید باشد. فعالیت بدنی می تواند برای کمک به بیدار شدن دوباره بدن و ذهن معجزه کند.
7. به بیرون و زیر آفتاب بروید
افسردگی میتواند باعث شود دچار انزوا و گوشه گیری شوید. اما انزوا درواقع میتواند اوضاع را بسیار بدتر کند. درعوض، سعی کنید برای یک دوز روزانه آفتاب بیرون بروید، مهم نیست چقدر سخت است. برخی از مطالعات نشان دادهاند که ویتامین D میتواند باعث تقویت خلقوخو شود و علایم افسردگی اساسی را بهبود بخشد، بنابراین در صورت امکان حداقل چند دقیقه در روز آفتاب بگیرید.
8. رژیم غذایی خود را تغییر دهید
رژیمهای ضد افسردگی شبیه بسیاری از رژیمهای غذایی دیگر به نظر میرسند: خوراکیها را به حداقل برسانید، سبزیجات بیشتری بخورید و از دورههای طولانی روزهداری خودداری کنید. به طور خاص، می توانید غذاهای غنی از ویتامین B مانند سبزیجات، مرکبات، غلات کامل و حبوبات را در نظر بگیرید. مکمل ها، ویتامین ها، نوشیدنی ها و مواد معدنی زیادی وجود دارند که اثرات مثبتی بر درمان افسردگی اساسی دارند .
تحقیقات نشان داده است که افزودن اسیدهای چرب بیشتر از ماهی یا روغن ماهی می تواند به درمان افسردگی اساسی کمک کند. همچنین توصیه می شود به طور منظم غذا بخورید تا بتوانید از تحریک پذیری ناشی از گرسنگی جلوگیری کنید. فراتر از ترکیب غذاهای سالمتر که میتوانند به افسردگی کمک کنند، باید موادی را که اثرات منفی بر سلامت روان دارند، از جمله الکل و کافئین محدود کنید. توصیه می شود قبل از گنجاندن این مکمل ها یا رژیم های غذایی در برنامه روزانه خود با پزشک خود مشورت کنید.
9. یاد بگیرید که آن را بپذیرید
پذیرش زندگی با افسردگی می تواند دشوار باشد. گاهی اوقات مردم احساس می کنند مجبور می شوند هویت خود را اضافه کنند یا برچسبی را که نمی خواهند به کار ببرند. اما پذیرش و قبول ابتلا افسردگی می تواند مفید باشد. این به شما کمک میکند تا سریعتر بتوانید بفهمید که چه چیزی منجر به افسردگی شده است. افسردگی یکی از راههای ذهن و بدن است که میگوید باید تغییری ایجاد کنید، بنابراین پذیرش آن و گوش دادن به آن به تسهیل این تغییر و رفتن به سمت درمان افسردگی اساسی کمک میکند.
طول درمان افسردگی اساسی چقدر است؟
اگر میخواهید بدانید که طول دوره درمان افسردگی اساسی چند ماه است باید گفت، طول درمان افسردگی اساسی ممکن است بین چند ماه تا چند سال متغیر باشد. هر فرد و شرایط افسردگی اساسی خود را دارای ویژگیها و نیازهای متفاوتی است و به همین دلیل، طول درمان نیز میتواند متفاوت باشد.
درمان افسردگی اساسی معمولاً شامل یک ترکیب از رواندرمانی و در صورت لزوم، داروهای ضد افسردگی میشود. هدف از درمان افسردگی اساسی کاهش علائم افسردگی، بهبود کیفیت زندگی و افزایش عملکرد روزمره فرد میباشد.
معمولاً درمان افسردگی اساسی به مدت حداقل شش ماه تا یک سال ادامه مییابد. اما در برخی موارد، ممکن است نیاز به درمان بلندمدت تا سالهای بعدی وجود داشته باشد. همچنین، برای افرادی که به داروهای ضد افسردگی نیاز دارند، ممکن است نیاز به مصرف داروها به طور مداوم برای مدت زمان بیشتری داشته باشند.
در هر صورت، مشاوره با یک پزشک متخصص یا روانشناس میتواند به شما در تعیین طول درمان مناسب برای شرایط خاص شما کمک کند.
بهترین درمان افسردگی اساسی چیست؟
بهترین درمان افسردگی اساسی ممکن است شامل چندین روش و ترکیب مختلف باشد. بهترین درمان برای افسردگی اساسی بستگی به شرایط و نیازهای شما دارد. اما درمانهای معمول برای افسردگی اساسی عبارتند از:
1. رواندرمانی: انواع روشهای رواندرمانی، مانند رواندرمانی شناختی رفتاری (CBT)، رواندرمانی تحلیلی، و رواندرمانی معنوی بهترین گزینهها برای درمان افسردگی اساسی هستند. این روشها به شما کمک میکنند تا با تغییر الگوهای منفی تفکر، مدیریت احساسات و بهبود روابط اجتماعی خود، بهبود یابید.
2. داروها: در برخی موارد، پزشک ممکن است داروهای ضد افسردگی را به شما تجویز کند. این داروها به منظور تنظیم سطح مواد شیمیایی در مغز، که با علائم افسردگی مرتبط هستند، استفاده میشوند. نوع دارو و مدت زمان مصرف آن بستگی به شدت افسردگی و واکنش شما نسبت به داروها دارد.
3. ترکیب درمانها: در بعضی موارد، ترکیب رواندرمانی و داروهای ضد افسردگی میتواند بهترین راه برای مدیریت افسردگی اساسی باشد. ترکیب این دو روش میتواند اثربخشی درمان را افزایش دهد و به شما کمک کند تا بهبود بیشتری برای علائم افسردگی خود تجربه کنید.
مهمترین نکته این است که هر فرد و شرایط افسردگی اساسی خود را دارای ویژگیها و نیازهای منحصر به فردی است. بهتر است با یک پزشک متخصص یا روانشناس مشورت کنید تا بتوانید بهترین درمان را برای شرایط خود انتخاب کنید.
درمان فراشناختی افسردگی اساسی
درمان فراشناختی (Metacognitive Therapy) یا به اختصار MCT یک روش درمانی نوآورانه است که برای مدیریت و درمان افسردگی اساسی مورد استفاده قرار میگیرد. این روش تأکید بر آگاهی از فرآیندهای شناختی (فکری) و فراشناخته (بالاتر از سطح فکر) دارد تا افراد را در ایجاد تغییرات مثبت در الگوهای ذهنی و رفتاری خود یاری کند.
درمان فراشناختی بر اساس مدل فراشناختی افسردگی اساسی توسعه یافته است که فرضیات مهمی در مورد افسردگی ارائه میدهد. برخی از اصول و مبانی این درمان عبارتند از:
1. آگاهی از فراشناختهها: درمان فراشناختی بر آگاهی و توانایی شناسایی فراشناختهها تمرکز دارد. فراشناختهها به فرآیندهای شناختی (مانند نگرشها، باورها و خودآگاهی) اشاره دارند که روی رفتارها و واکنشهای افراد تأثیر میگذارند.
2. ترکیبی از تغییر فرآیندهای شناختی و فراشناخته: درمان MCT با استفاده از تکنیکهای متنوعی از جمله توجه به تصورات، تغییر درک از افکار خود، تمرینهای تنظیم توجه و تمرینهای تصمیمگیری میتواند بهبود راهبردهای شناختی و رفتاری فرد را تسهیل کند.
3. تمرکز بر فرآیندهای انتظارات و نگرشهای فرد: درمان MCT به فرآیندهای انتظارات و نگرشهای منفی فرد در مورد خود، دیگران و آینده توجه میکند و سعی میکند افراد را به تغییر این انتظارات منفی و تصورات ناکارآمد هدایت کند.
این روش درمانی ممکن است به همراه روشهای دیگر مانند رواندرمانی شناختی رفتاری (CBT) استفاده شود و به شما کمک میکند تا الگوهای منفی فکری و رفتاری خود را شناسایی کنید و راهکارهایی را برای تغییر آنها پیدا کنید.
اهمیت درمان اختلال افسردگی اساسی
اقدام سریع برای درمان اختلال افسردگی اساسی بسیار ضروری و مهم است. اینجا چند دلیل برای اهمیت درمان سریع اختلال افسردگی اساسی آورده شده است:
1. کاهش ریسک عوارض بیشتر: در صورت عدم درمان، افسردگی اساسی ممکن است به شدت بیشتر شود و عوارض جسمانی و روانی بیشتری را به همراه داشته باشد. اقدام سریع برای درمان افسردگی اساسی میتواند کمک کند تا عوارض بیشتری جلوگیری شود.
2. بهبود کیفیت زندگی: افسردگی اساسی میتواند تأثیر بسیار بزرگی بر کیفیت زندگی داشته باشد. با تجویز درمان مناسب، میتوان بهبود علائم افسردگی، کاهش احساس ناراحتی و افزایش عملکرد روزمره را تجربه کرد.
3. پیشگیری از عود افسردگی: با درمان سریع افسردگی اساسی، ریسک عود بیشتری را کاهش میدهید. درمان مناسب و به موقع میتواند به شما کمک کند تا از عود افسردگی جلوگیری کنید و روند بهبود خود را تثبیت کنید.
4. حفظ روابط اجتماعی: افسردگی اساسی میتواند تأثیر بزرگی بر روابط اجتماعی شما داشته باشد. با درمان مناسب، میتوانید احساسات منفی خود را کنترل کنید و روابط خود را حفظ کنید.
5. افزایش انگیزه و انرژی: درمان افسردگی اساسی به شما کمک میکند تا انگیزه، انرژی و اشتیاق خود را بهبود بخشید. این امر میتواند بر فعالیتها و عملکرد روزمره شما تأثیر مثبتی داشته باشد.
اقدام سریع برای درمان اختلال افسردگی اساسی میتواند به شما کمک کند تا زودتر از عوارض آن رهایی یابید و بهبود کیفیت زندگی خود را تجربه کنید. بهتر است با یک پزشک متخصص یا روانشناس مشورت کنید تا درمان مناسب را برای شرایط خود انتخاب کنید.
تاثیرات مفید درمان بیماری افسردگی اساسی
درمان بیماری افسردگی اساسی میتواند تاثیرات مفید بسیاری داشته باشد. در زیر تاثیرات مهمی که درمان افسردگی اساسی میتواند داشته باشد را برای شما آوردهام:
1. بهبود خلق و روحیه: درمان افسردگی اساسی میتواند بهبود قابل توجهی در خلق و روحیه شما ایجاد کند. احساسات ناامیدی، تاریکی و ناراحتی معمولاً بهبود مییابند و شما قادر خواهید بود بهتر با تحدیدات روزمره و مواجه شدن با مسائل زندگی کنید.
2. افزایش سطح انرژی: درمان افسردگی اساسی ممکن است منجر به افزایش سطح انرژی و کاهش خستگی و خواب آلودگی شما شود. شما احتمالاً بهترین خود را در انجام وظایف روزمره و فعالیتهای روزانه خواهید دید.
3. بهبود تمرکز و توانایی تصمیمگیری: افسردگی اساسی معمولاً با کاهش توانایی تمرکز و تصمیمگیری همراه است. با درمان موثر، میتوانید توانایی تمرکز خود را بهبود بخشیده و بهترین تصمیمها را بگیرید.
4. کاهش علائم جسمی: درمان افسردگی اساسی میتواند به کاهش علائم جسمی مرتبط با افسردگی کمک کند. این علائم میتواند شامل درد بدن، سردرد، مشکلات خواب و مشکلات گوارشی باشد.
5. بهبود کیفیت زندگی: با درمان افسردگی اساسی، کیفیت زندگی شما بهبود خواهد یافت. شما قادر خواهید بود بهتر با روابط خانوادگی و اجتماعی خود برخورد کنید، به فعالیتهای روزمره خود لذت ببرید و به اهداف و رویاهایتان پیش بروید.