افسرده خویی با غم و اندوه همراه با احساس پوچی، از دست دادن عزت نفس و کمبود انگیزه مشخص می شود. درواقع افسرده خویی، شامل یک غم و اندوه عمیق درونی، انباشته شدن احساسات سرکوب شده است که باعث تضاد بین بدن و ذهن می شود. این اختلال با یک رویداد مهم در زندگی یک فرد مرتبط است.
بنابراین افسرده خویی به کاهش اعتماد به نفس و احساس بی ارزشی تبدیل می شود که از درون فرد را آزار میدهد. فرد احساس بدبختی می کند، دائماً در گذشته زندگی می کند و به سختی از آن خارج می شود. همچنین فرد دارای افسرده خویی، احساس خلاء عاطفی می کند و سپس اضطراب، ناامنی و عدم اطمینان را تجربه می کند.
اگر به دنبال تشخیص علل یا درمان افسرده خویی هستید، میتوانید در هر ساعت از شبانه روز با شماره 09212014880 تماس بگیرید و از خدمات مشاوره افسردگی (حضوری، تلفنی، آنلاین) مرکز مشاوره دکترسلام استفاده کنید.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: ارتباط با روانشناس آنلاین
افسرده خویی چیست؟
اتفاقات بیرونی و موقتی مانند بیدار شدن با سر و صدای همسایه، استرس در محل کار، مشاجره با شریک زندگیمان یا گیر افتادن در ترافیک میتواند روحیه همه را تحت تاثیر قرار می دهد. به گفته روانشناسان، این نوع «عادی» بدخلقی برای مدت کوتاهی یا به ندرت چند روز طول می کشد. از آنجایی که مستقیماً با یک رویداد محرک مرتبط است، معمولاً زمانی رخ می دهد که وضعیت محرک حل شود و آسیب بیشتری به فرد وارد نمی کند. اما زمانی که بدخلقی بیش از دو هفته طول بکشد، به دلیل خاصی بستگی ندارد و با علائم دیگری همراه است که در این صورت می توانیم بگوییم که با افسرده خویی مواجه شده ایم.
افسرده خویی، یک اختلال افسردگی با شدت کمتر نسبت به افسردگی اساسی است، اما طولانی تر و در نتیجه تشخیص آن دشوارتر است. به عبارت دیگر، افسرده خویی مداوم است و بیمار یک مدت طولانی را در خلق افسرده به سر میبرد و این خلق افسرده در او ماندگار شده است. فرد مبتلا به افسرده خویی اغلب فکر می کند که خلق و خوی او ناشی از یک رویداد بیرونی بوده است، اما علل آن درونی است.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: نشانه های اصلی افسردگی
بهترین راه درمان افسرده خویی
اگر فکر میکنید افسرده خویی دارید، میتوانید بصورت تلفنی یا حضوری با یک روانشناس ارتباط برقرار کنید. او علل احتمالی علائمی مانند غم و اندوه مداوم، کاهش عزت نفس، اختلال خواب، کاهش انرژی یا تغییر اشتها را بررسی خواهد کرد. دریغ نکنید که او را از وضعیت ذهنی خود آگاه کنید.
از آنجایی که افسردگی و اضطراب از بیماری های شایع در جمعیت هستند، روانشناسان توانایی کامل در شناخت و تشخیص آن ها را دارند. ممکن است او از شما بخواهد که در مورد وضعیت فعلی خود به او بگویید یا یک پرسشنامه به شما بدهد تا آن را تکمیل کنید. درواقع، روانشناسان بالینی و روان درمانگران برای تشخیص و درمان افسرده خویی واجد شرایط هستند و موثرترین روش درمان افسردگی، روان درمانی توسط روانشناس است.
همانطور که اشاره شد، برای درمان این اختلال باید به دنبال درمان روانشناختی بود. با این حال در اینجا 7 نکته ساده برای بهبود خلق و خو وجود دارد:
- به احساسات خود فکر کنید: تأمل و درک احساسات ما می تواند به اصلاح افکار و در نتیجه تغییر تأثیر تجربیات نامطلوب بر زندگی ما کمک کند.
- علل بد خلقی را شناسایی کنید: اغلب ما در خلق و خوی بدی هستیم و از فکر کردن در مورد علل این وضعیت ذهنی کوتاه نمی آییم. اما با شناسایی دلیل بد خلقی، می توان تاثیر آن را ارزیابی کرد و راهکارهایی برای تغییر احساسمان ایجاد کرد.
- خوب بخوابید: یک برنامه منظم برای خواب داشته باشید. محیطی مناسب، با اتاق کاملا تاریک، با کمترین صدای ممکن و دمای بین 18 تا 22 درجه ایجاد کنید. تلفن همراه خود را حداقل یک ساعت قبل از رفتن به رختخواب خاموش کنید. حداقل چهار ساعت قبل از خواب از خوردن موادی که سیستم عصبی مرکزی را تحریک می کنند (مانند قهوه) خودداری کنید.
- بدن را ورزش دهید: فعالیت بدنی انتقال دهنده های عصبی مانند اندورفین، سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین را تولید می کند که مسئول بهزیستی، خلق و خو، توجه و سطح انرژی هستند.
- افراد سمی را از زندگی خود حذف کنید: افرادی هستند که با نگرش، شیوه عمل، پیام های کلامی و غیرکلامی خود باعث ناراحتی و درد می شوند. اگر زندگی روزمره خود را با یک فرد سمی به اشتراک بگذارید، ممکن است به مرور زمان دچار مشکلات جسمی و روانی شوید. بنابراین تجزیه و تحلیل کنید که واقعاً می خواهید زندگی خود را با چه کسانی تقسیم کنید و با کسانی که ارزشش را ندارند خداحافظی کنید.
- فرآیندی را در روان درمانی شروع کنید. روان درمانی احساس امنیت و حمایت را برای کار کردن روی خود به ارمغان می آورد. شما قادر خواهید مشکلات را حل کنید، تکنیک های کاهش استرس را یاد بگیرید و تجربیات آسیب زا را پردازش کنید.
- افق خود را هر از چند گاهی گسترش دهید. یک مهارت جدید بیاموزید، یک سرگرمی جدید کشف کنید، یک منبع خلاق پیدا کنید، به یک باشگاه اجتماعی بپیوندید یا در یک سازمان اجتماعی داوطلب شوید.
- غذای سالم بخورید. برخی تغییرات رژیم غذایی و همچنین مصرف ویتامین ها و مکمل های گیاهی (مانند مکمل های ویتامین B کمپلکس، روغن ماهی و خارمریم) باعث بهبود عملکرد مغز و تثبیت خلق و خو می شود.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: ذرمان افسرذگی خفیف
درمان افسرده خویی با رویکرد CBT
درمان افسردگی با رویکرد CBT (علم رفتاری شناختی) یکی از روشهای مؤثر برای کمک به افرادی است که با افسردگی مبتلا هستند. CBT یک ترکیب از رواندرمانی رفتاری و شناختی است که به افراد کمک میکند تا الگوهای منفی افکار و رفتارهایی که در افزایش افسردگی نقش دارند را شناسایی و تغییر دهند.
درمان CBT معتقد است که افکار منفی و الگوهای نادرست رفتاری میتوانند به افسردگی و تشدید آن منجر شوند. این روش با استفاده از تکنیکهای متنوعی مانند تحلیل شناختی، تمرینات مدیریت خود، تغییر رفتار و تمرکز بر مشکلات فعلی، به افراد کمک میکند تا با افکار منفی مبتلایانه خود مقابله کنند و رفتارهای سازندهتری انتخاب کنند.
مزیتهای درمان CBT شامل موارد زیر است:
- متمرکز بر مشکلات فعلی: CBT بر روی مشکلات و نگرانیهای روزمره شما تمرکز میکند و به شما کمک میکند تا تغییراتی در زندگی روزمرهتان ایجاد کنید.
آموزش مهارتهای مدیریت: این روش به شما مهارتهای لازم برای مدیریت افکار منفی و رفتارهای ناسالم را آموزش میدهد.
مدت زمان کوتاه: CBT معمولاً در مدت زمان کوتاهی (معمولاً بین 10 تا 20 جلسه) به افراد کمک میکند تا تغییرات قابل توجهی در زندگی خود ایجاد کنند.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: چگونه از شر افسردگی خلاص شویم؟
درمان افسرده خویی با رویکرد روانکاوی
درمان افسردگی با رویکرد روانکاوی یکی از روشهای مورد استفاده در درمان افراد مبتلا به افسردگی است. روانکاوی یک روش درمانی است که بر تحلیل و درک عمیق خودآگاهی و فهم نیازهای ناخودآگاه فرد تمرکز دارد.
درمان افسردگی با رویکرد روانکاوی از مزایای زیر برخوردار است:
- کشف عوامل ناخودآگاه: رویکرد روانکاوی معتقد است که عوامل ناخودآگاه در ایجاد و حفظ افسردگی نقش مهمی دارند. این روش به شما کمک میکند تا عوامل ناخودآگاهی که ممکن است در زمینههای مختلفی مانند روابط، تجربیات گذشته و اعتقادات ناخودآگاه شما اثرگذار باشند را کشف کنید.
- تحلیل روابط: رویکرد روانکاوی بر روی بررسی روابط بین شما و دیگران تأکید دارد، زیرا روابط ممکن است در ایجاد افسردگی نقش مهمی داشته باشند. با تحلیل روابط شما با دیگران، میتوان به درک عمیقتری از خود و عوامل موثر بر حالت افسرده خویی شما دست پیدا کرد.
تعبیر رویاها: رویکرد روانکاوی به تعبیر و تحلیل رویاها نیز توجه میکند. رویاها میتوانند نشانههایی از نیازها و امواج ناخودآگاه شما باشند که در درک عمیق خود و درمان افسردگی کمک میکنند.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: متخصص درمان افسردگی
مدت زمان درمان افسرده خویی
مدت زمان درمان افسردگی بستگی به عوامل مختلفی دارد از جمله شدت علائم، نوع افسردگی، واکنش بدن به درمان، و تعاون بیمار با درمانگر. مدت زمان درمان افسرده خویی میتواند از چند هفته تا چند ماه و حتی بیشتر زمان ببرد. برخی افراد با درمان و مشاورهی مناسب تا حدود 6-8 هفته بهبود مییابند، در حالی که در موارد شدیدتر، ممکن است تا چند ماه طول بکشد.
بهتر است با یک درمانگر متخصص روانپزشکی یا روانشناس مشورت کنید تا بتوانند بر اساس شرایط شما، تشخیص درستی قرار دهند و درمان مناسبی را تجویز کنند. همچنین، همیشه اهمیت تکمیل درمان را درک کنید و به مراتب شفافیت در مورد علائم و تغییرات خود با پزشک خود راهاندازی کنید.
مطالعه این مطلب توصیه میشود: درمان افسردگی مداوم
تفاوت افسرده خویی و افسردگی اساسی
افسردگی اساسی و افسرده خویی، هر دو اختلال خلقی هستند و علائم آنها ممکن است مشترک به نظر برسند، اما تفاوتهایی بین آنها وجود دارد که باید هنگام برخورد با هر یک از این اختلالات به آنها توجه کنیم.
از نظر مدت زمان، افسردگی یک فرآیند مزمن است که مدت زیادی در طول زندگی فرد وجود دارد و در صورت عدم وجود علائم، این وضعیت بیش از دو ماه متوالی طول نمی کشد. با این حال، افسردگی از دورههایی تشکیل شده و شروع آن یک شروع ناگهانی دارد.
همچنین در مورد افسرده خویی، زندگی فرد به اندازه فرد مبتلا به افسردگی شدید تحت تأثیر قرار نمی گیرد، زیرا غم و اندوه به شدت زیاد نیست، بیشتر حالت ناامیدی است که به مرور زمان غالب می شود و ادامه می یابد. اما در فرد مبتلا به افسردگی شدید، احساس گناه، بی ارزشی و عزت نفس شدیداً تحت تأثیر قرار می گیرد و درنهایت همه جنبه های زندگی فرد را به شدت مختل می کند. بنابراین تفاوت اساسی بین این دو اختلال در شدت علائم است.
اختلال افسرده خویی چگونه بر روابط تأثیر می گذارد؟
اختلال افسرده خویی بر کیفیت روابط ما به عنوان یک زوج، خانواده، همکار یا دوست تأثیر می گذارد. درک این تأثیر اولین قدم برای تغییر است.
اگر اختلال افسرده خویی طولانی شود، می تواند دیدگاه فرد را نسبت به خود و جهان تغییر دهد. افرادی که در رابطه نزدیک با شریک مبتلا به افسرده خویی بوده اند، می گویند که به نظر می رسد شریک زندگی آنها به فردی متفاوت تبدیل شده است. شخصیت و رفتار آنها تغییر می کند. تحقیقات نشان می دهد که تعارض در زوج هایی که یک یا هر دو طرف افسرده هستند، بیشتر است.
اختلال افسرده خویی تأثیر شدیدی بر احساسات دارد: شور و شوق را کاهش می دهد، تحریک پذیری را افزایش می دهد و دیدگاه منفی را برمی انگیزد. بنابراین فرصت های بیشتری برای درگیری وجود دارد. یک فرد افسرده خو ممکن است چیزهای آزاردهنده ای بگوید، گوشه گیر باشد، تحریک پذیر باشد یا نسبت به استرس های جزئی واکنش بیش از حد نشان دهد. این باعث ایجاد استرس در رابطه می شود و توانایی پیوند و لذت بردن از همراهی یکدیگر را از بین می برد.
با گذشت زمان، رابطه شروع به بدتر شدن می کند و متأسفانه در بسیاری از موارد افسرده خویی می تواند احتمال جدایی و طلاق را افزایش دهد. به گفته متخصصان، این خود اختلال افسرده خویی نیست که باعث از بین رفتن رابطه می شود، بلکه پیامدهای افسردگی درمان نشده است. تغییرات رفتاری که رخ می دهد باعث آسیب های پایدار و شدید می شود و به نظر می رسد افسردگی توانایی مراقبت از خود و روابط خود را از افراد سلب می کند.
اگر شما و یا شخصی که با او ارتباط دارید، فردی افسرده است مهم است که بدانید اختلال افسرده خویی قابل درمان است و اگر هرچه زودتر از یک روانشناس و مشاور کمک گرفت این اختلال راحت تر درمان میشود.
بیماری افسرده خویی سن نمی شناسد
بیماری افسرده خویی می تواند هر فردی را در هر زمانی از زندگی اش تحت تاثیر قرار دهد. درواقع بیماری افسرده خویی همه گروههای جمعیت، مردان و زنان را با هر سنی که دارند تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل نیاز است برای درمان افسرده خویی در هر سنی اقدام کرد.
- 3 درصد از کودکان مبتلا هستند
- 10-15 درصد از نوجوانان
- افراد مسن نیز قربانی این بیماری هستند
- بیماری افسرده خویی ارثی نیست اما یک پتانسیل ویژه است. در واقع تخمین زده می شود که فردی که یکی از دو والدینش از افسرده خویی رنج برده باشد، 2 تا 4 برابر بیشتر در معرض خطر افسردگی قرار می گیرد.
اختلال افسرده خویی در dsm 5
در نسخه جدید راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، اختلال افسرده خویی در dsm 5، اختلال افسردگی پایدار نامیده می شود و در زیر مجموعه اختلالات افسردگی قرار می گیرد. درواقع افسرده خویی در آن، یک اختلال افسردگی است که شامل احساس ناامیدی است و در طول زمان حفظ می شود. فرد علائم افسردگی شدید و مزمن کمتری دارد.
در نتیجه علائم افسرده خویی را میتوان تقریبا با علائم افسردگی اساسی یکسان دانست. تنها تفاوت افسرده خویی با اختلال افسردگی اساسی، تفاوت علائم در طول مدت زمان و شدت آسیب زایی آنها است.
نشانه های افسرده خویی
در بررسی علائم افسرده خویی مراقب باشید که غم و اندوه شما ماندگار باشد و هر ناراحتی را به افسردگی مرتبط نکنید.
برای اینکه بدانید آیا افسرده هستید، با تحقیق و شناسایی نشانه های افسرده خویی شروع کنید. در صورت مشاهده علائم زیر توصیه میشود برای بررسی بیشتر به به روانشناس مراجعه کنید.:
- غم و اندوه مداوم حداقل برای دو هفته
- از دست دادن علاقه و لذت در زندگی روزمره
- کاهش اعتماد به نفس و خودباوری
- خستگی و کمبود انرژی
- اختلال در خواب و اشتها
- اختلالات تمرکز
- مشکلات توجه
- خودکم بینی
علائم افسرده خویی باید چه مدت تداوم داشته باشد؟
افسرده خویی ممکن است شامل علائمی مانند احساس ناراحتی مزمن، افکار منفی و تاریک، کاهش انرژی، افزایش خواب یا کاهش آن، افزایش یا کاهش اشتها، احساس بیارزشی و عدم علاقه به فعالیتهایی که قبلاً لذت میبرد، اضطراب، خستگی، کمتمرکزی و مشکلات در تصمیمگیری شدید میشود.
علائم افسرده خویی ممکن است در هر فردی به طور متفاوتی ظاهر شوند و مدت زمانی که این علائم برای یک فرد تداوم دارند نیز ممکن است متفاوت باشد. با این حال، برای تشخیص افسردگی بالینی، علائم باید حداقل برای دو هفته پی در پی وجود داشته باشند.
افسرده خویی در روانشناسی
مجموعه ای از عوامل وجود دارد که با یکدیگر تعامل دارند و در سطح جهانی بر روند عادی زندگی ذهنی و جسمی افراد تأثیر می گذارند: عوامل ژنتیکی، عوامل بیولوژیکی و عوامل روانی اجتماعی
بررسی افسرده خویی در روانشناسی، مرحله تعیین کننده ای در روند درمان اختلال افسرده خویی است. فرد افسرده خو به دلیل مقایسه ای که با دیگران دارد، اغلب خود را زیر سوال میبرد. . او بین آرمانهایش (رویاهایش) و واقعیت (آنچه در حال وقوع است) سرگردان است. او در فضای خود احساس محدودیت می کند، کم کم ذوق زندگی را از دست می دهد و سپس احساس می کند که فردی بی ارزش است.
فرد افسرده خو به دلیل کاهش احساس ارزشمندی، همه چیزهایی را که در اطرافش اتفاق میافتد را تجزیه و تحلیل میکند و این حساسیت او را ده برابر میکند، بنابراین احساس محدودیت میکند و تصور میکند مورد تهاجم اطرافیانش قرار میگیرد. بنابراین خود را رها می کند، دیگر حوصله زندگی ندارد و حتی تمایل به خود تخریبی و خودکشی خواهد داشت. او همچنین «نیاز به توجه» دارد تا به او کمک کند تا برای خودش ارزش قائل شود.
برخی از علل افسرده خویی از نظر روانشناسی عبارت اند از:
- میراث ژنتیکی
- اتفاقات تلخ
- مرگ یک عزیز یا شکست عشقی
- مشکلات مالی یا کار بیش از حد
- مشکلات خانوادگی
- آسیب های دوران کودکی
- مصرف مواد مخدر یا الکل
- مشکلات مربوط به زندگی اجتماعی، طرد اجتماعی، تجربیات آزاردهنده یا ناامیدکننده